.

.

.

.

در سوگ آفتاب

صعصعه بن صوحان عبدی نیز یکی از دلباختگان علی (ع) بود، از کسانی بود که در آن دل شب در مراسم دفن علی (ع) با عده معدودی شرکت کرد. پس از آنکه حضرت  را دفن کردند و بدنش را با خاک پوشانیدند ، صعصعه یک دست خویش را بر قلبش نهاد و با دست دیگر خاک بر سر پاشید و گفت:

 " مرگ گوارایت باد! که مولدت پاک بود و شکیبایی‌ات نیرومند و جهادت بزرگ. بر اندیشه‌ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت.

برآفریننده‌ات نازل گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائکش به گردت درآمدند. در همسایگی پیغمبر جایگزین گشتی و خداوند تو را در قرب خویش جای داد و به درجه برادرت مصطفی رسیدی و از کاسه لبریزش آشامیدی.

از خدا می خواهیم که از تو پیروی کنیم و به روشهایت عمل کنیم، دوستانت را دوست بداریم و دشمنانت را دشمن بداریم و در جرگه دوستانت محشور گردیم.

دریافتی آنچه را دیگران درنیافتند و رسیدی به آنچه دیگران نرسیدند. در پیشگاه برادرت پیغمبر جهاد کردی و به دین خدا آنچنان که شایسته بود قیام کردی تا سنتها را بر پا داشتی و آشوبها را اصلاح نمودی و اسلام و یمان منظم گشت. برتو باد بهترین درودها!

به وسیله تو پشت مومنان محکم شد و راهها روشن گشت و سنتها بپا ایستاد. احدی فضایل و سجایای تو را در خود جمع نکرد. ندای پیغمبر را جواب گفتی. به اجابتش بر دیگران پیشی گرفتی. به یاریش شتافتی و با جان خویش حفظش کردی. با شمشیر ذوالفقار در مرا حل ترس و وحشت حمله بردی و پشت ستمگران را شکستی. بنیانهای شرک و پستی را در هم فرو ریختی و گمراهان رادر خاک و خون کشیدی. پس گوارایت باد ای امیرمومنان!

نزدیکترین مردم بودی به پیغمبر. اول کسی بودی که به اسلام گرویدی. از یقین، لبریز  و در دل محکم و از همه فداکارتر بودی و نصیبت از خیر بیشتر بود. خداوند ما را از عجر مصیبتت محروم نکند و پس از تو ما را خوار نگرداند. به خدا سوگند که زندگیت کلید خیر بود و قفل شر، و مرگت کلید هر شری است و قفل هرخیری. اگر مردم از تو پذیرفته بودند، از آسمان و زمین نعمتها بر ایشان می‌بارید اما آنان دنیا را بر آخرت برگزیدند . "

 

به نقل از کتاب : جاذبه و دافعه علی (ع)

نوشته : متفکر شهید استاد مرتضی مطهری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد